English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5978 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
type size U اندازه فونت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
font metric U اندازه گیری فونت
Other Matches
fontographer U فونت نگار
cartridge font U فونت کارتریج
out line font U فونت متغیر
type style U سبک فونت
bit mapped font U فونت شطرنجی
internal font U فونت درونی
font metric U سنجش فونت
font family U خانواده فونت
base font U فونت پایه
font subsitution U جایگزینی فونت
body type U فونت متن
soft font U فونت استقراری
laser font U فونت لیزری
built in font U فونت توکار
soft font U فونت نرم
courier U فونت کوریر
couriers U فونت کوریر
printer font U فونت چاپگر
downloadable font U فونت استقراری
font id conflict U اختلال شناسایی فونت
font smoothing U صاف کردن فونت
font smoothing U صاف سازی فونت
base font U فونت پیش فرض
initial base font U فونت پایه اغازی
automatic font downloading U استقرار خودکار فونت
document base font U فونت پایه مدرک
adobe type manager U مدیر انواع فونت ادوبی
default font U فونت پیش فرض یا قراردادی
script font U فونت چاپی شبیه به دستخط
downloadable font U فونت قابل استقرار در حافظه
screen font U فونت یا قلم صفحه نمایش
default numetic font U فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauges U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
extent U اندازه
inordinate U بی اندازه
immoderately U بی اندازه
to size up U اندازه
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
what U چه اندازه
sizes U اندازه
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
immensely U بی اندازه
hecatompet U [اندازه صد پا]
immense U بی اندازه
attack size U اندازه تک
symmetric U هم اندازه
quantum U اندازه
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
size U اندازه
inordinately U بی اندازه
isometric U هم اندازه
gauges U اندازه
indefinite U بی اندازه
so far forth U تا ان اندازه
gauge U اندازه
gauged U اندازه
isometrics U هم اندازه
screamingly U بی اندازه
bulk U اندازه
deals U اندازه
soupcon U اندازه کم
deal U اندازه
immeasurable U بی اندازه
tracts U اندازه
tract U اندازه
beyond measure U بی اندازه
degrees U اندازه
in part <idiom> U تا یک اندازه
infintesimal U بی اندازه
degree U اندازه
what is your size? U اندازه
isodiametric U هم اندازه
measurement U اندازه
meter U اندازه
gauge=gage U اندازه
fitted U اندازه
dimension U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
dimensions U اندازه
magnitude U اندازه
meters U اندازه
equal U : هم اندازه
metres U اندازه
measurer U اندازه
metre U اندازه
equals U : هم اندازه
equalling U : هم اندازه
equalled U : هم اندازه
equaling U : هم اندازه
equaled U : هم اندازه
floor length U اندازه کف
measure U اندازه
rather U تا یک اندازه
measurements U اندازه
dealt U اندازه
without limit U بی حد بی اندازه نامحدود
fitted U هم اندازه شده
fixes U که اندازه کلمه
outsize U اندازه غیرمعمولی
dosing U اندازه معین
there is no limit to it U اندازه ندارد
partly U تایک اندازه
ample U بیش از اندازه
dosed U اندازه معین
weight and measures U سنگ و اندازه
to some extent U تا اندازه ایی
thus much U این اندازه
formats U اندازه شکل
life size U اندازه واقعی
doses U اندازه معین
format U اندازه شکل
dose U اندازه معین
wire guage U اندازه سیم
they both measure equally U یک اندازه اند
water gauge U اندازه اب نما
mete U :اندازه گرفتن
gauging U اندازه گیری
measurements U اندازه گیری
module U اندازه میزان
measuring U اندازه گیر
module U اندازه گیری
undersize U اندازه کوتاه
modules U اندازه میزان
partially U تایک اندازه
fix U که اندازه کلمه
life-size U اندازه واقعی
volumetric measure U اندازه حجمی
double U اندازه دو برابر
to take the gauge of U اندازه گرفتن
doubled U اندازه دو برابر
doubled up U اندازه دو برابر
measurement U اندازه گیری
too much U بیش اندازه
trim size U اندازه طبیعی
type size U اندازه حروف
modules U اندازه گیری
dimensioning U اندازه گذاری
full scale U اندازه طبیعی
gage U اندازه نما
gage=gauge U پیمانه اندازه
gaging U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
of an out size U بیرون از اندازه
gauge cock U اندازه نما
gauger U اندازه گیر
nuclear size U اندازه هسته
nominal size U اندازه نامی
fractional size U اندازه کسری
middle sized U میان اندازه
pro tan to U تا این اندازه
preventive measure U اندازه حفافتی
partially true U تا یک اندازه راست
effective size U اندازه موثر
effective size of grain U اندازه موثرذرات
over size U بزرگتر از اندازه
out of proportion U خارج از اندازه
file size U اندازه فایل
fit size U اندازه مناسب
fitting allowance U کاملا" اندازه
nominal size U اندازه اسمی
graded ruller U خط کش اندازه دار
neat size U اندازه خالص
mensuration U اندازه گیری
measurment U سنجش اندازه
measurment U اندازه گیری
larged sized U اندازه بزرگ
limiting size U اندازه محدود
linear momentum U اندازه حرکت
liner momentum U اندازه حرکت
load limit U اندازه بار
long measure U اندازه درازا
isometeric contraction U انقباض هم اندازه
much as U بهر اندازه که
gray scale U اندازه خاکستری
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
4express, overexpression
2high dimentional task solution space
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0معادل انگلیسی بچه تیر که تیری است به اندازه نصف و یا کمتر از نصف تیر معمولی برای پرتاب با کمان به کمک یک ساقه نیم استوانه ای بریده شده از درخت بامبو به اندازه طول یک تیر معمولی برای زدن هدفی در دوردست
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com